صادق عادلیان

ساخت وبلاگ

گلبل نام جزیره‌ای است خیالی و خوش آب و هوا با مردمانی ثروتمند از ملیت‌ها و نژادهای گوناگون... این جزیره‌ی مستطیل شکل در جنوبگان وسط اقیانوس قرار دارد، آن‌گاه که زمین گرم شود و کوه‌های یخی در شمالگان ذوب شوند گلبل و دیگر جزایر همجوار در اقیانوس غرق خواهند شد، این هشدار کاملن جدی است...

رمان گلبل رمان اخیر صادق عادلیان

صادق عادلیان ...
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 13 بهمن 1401 ساعت: 14:13

#رویای_برزخی نوشته‌ی #اسماعیل_زرعی#انتشارات_. ۱۱۹ صفحهبهاء ۲۳۰۰۰ مرواریداپ ۱۳۹۷کلمه است و کلمه. باید به آرامی با به درون اقیانوس ژرف رویای برزخی گذاشت، مراقب مکان‌های مواج، تصاویر لغزنده، زمان متحرک و کارکترهای پیچیده‌ از سطری به سطری باشی مبادا در یک جمله، صحنه‌ای طلایی از دستت بلغزد و بگریزد.در پهنه‌ی جهان داستان بلند رویای برزخی (ذهن راوی) به سرعت وقوع هر اتفاقی ممکن است. تصاویری سوررئال، فضاهایی گوتیک. تیغ جراحی مست سرنوشت کودکی را در طول قرن‌ها رقم می‌زند. تناسخ در رویای برزخی برجسته است.در همان صفحات آغازین به قتلی اشاره می‌شود که بنا نیست معمایی - پلیسی باشد. قتلی درون ذهنی با حجمی به غایت رنج آور و دردناک. آینه‌ی دِق، شخصیت منفی که می‌تواند همسری باشد فرومایه، مادری هوس‌باز، پدری مبهم. در مقابل سیاه چشم پرسوناژ خلق شده می‌تواند آرزوهای به گل نشسته‌ی راوی باشد در قامت زنی اثیری با قامتی بلند، چهره‌ای سپید و چشمانی سیاه و گیسوانی رویایی.آینه‌ی دق دیوار است، مانع است، بلایی آسمانی یا زنجیری بافته شده از قوانینی ابلهانه. سیاه چشم رویا است، آرزو است، تخیل سیال و بی‌پایان هستی راوی - هنرمند - کارگر است. خود اعترافی راوی در قتل آینه‌ی دق که باعث کشتارهای دیگر می‌شود چالش است، برداشتن مانعی است که با مانعی دیگر روبرو می‌شود.جهانی که سایه‌ها سخن می‌گویند، دیوار، کوچه، پنجره و چیزهای دیگر که بسامد ذهنی آشفته در جهانی به شدت تباه است. از گرسنگی‌های مکرر کودکی، از رفتن مادر و پس زدن دستانش از پر چادر، از نوجوانی و مرگ پدر و الی‌کلنگ خاک و گور، هر کدام آینه‌ی دقی است آوار شده بر خاطرات متعفن راوی تا کوزه‌هایی که در نهایت دقت و ظرافت ساخته شده و نقاشی شده‌اند. اینجا تیغ سانسور تن د صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 88 تاريخ : شنبه 9 مهر 1401 ساعت: 0:43

مروری بر رمان قلمفروش.فریبا منتظر ظهور از آن دسته نویسنده‌هایی است که سوژه‌اش را نه درگذشته، بلکه در حال شکار می‌کند.قلم‌فروش داستانی امروزی و در دوره‌ی کرونا است، محور اپیدمی نیست، ذهن فروشی است، چیزی مانند تن‌فروشی، شخم زدن گذشته و زندگی دیگران به قلم نویسنده‌ی کلاشی (پیکارسک) که خودش معتقد است ا صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 93 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1400 ساعت: 8:07

معرفی کتاب#سال_کلاغ نوشته‌ی #مریم_سمیع‌زادگان.سال کلاغ روایت زنان این سرزمین است با خرده‌ریزه‌هایی از آداب و عادات و رسومی که مرسوم بوده بین آدم‌های از دل تاریخ معاصر برآمده. گاهی تیپیکال و گاهی به شخصیت‌ می‌رسند.سال کلاغ در صفحات نخست خام است و ناامید کنند، جلوتر که بروی آرام آرام مانند خمیرمایه‌ای صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1400 ساعت: 8:07

دشمن" داستان منِ راوی با آشنایی مالکوم که یک جگرد است با زن جوانی به نام پنلوپ که پنی صدایش می‌زنند در یک مهمانی شبانه شروع می‌شود، زنی که خیلی زیبا نیست، اما باهوش است و خوب لباس می‌پوشد... پنی زیست‌شناس است، با پرفوسور لومزدن در کالج دانشگاهی لندن تحقیق می‌کند. آشنایی مامور مخفی بریتانیا با پنی به رابطه‌ی خانوادگی و عاطفی می‌انجامد، در یک آخر هفته مالکوم و اشتون پدر پنلوپ و خود پنی در حیاط بزرگ خانه‌ی اشتون اختلاط می‌کنند که ناگهان صدای دلخراشی به گوش می‌رسد، به سمت صدا می‌روند جیلیان خواهر کوچکتر پنی که از مراسم کلیسا برگشته روی زمین غلت می‌زند و دست روی چشمان‌ش گذاشته و فریاد می‌زند. پنی انگشت به صورت جیلیان می‌زند و رو به پدرش فریاد می‌زند او را ببر آشپزخانه، فوری. کسی به صورت جیلیان اسید پاشیده و گریخته بود. آمبولانس خبر می‌کنند و او را به بیمارستان می‌برند، مالکوم به تنهایی در خانه منتظر پلیس می‌ماند، لحظاتی بعد هانیستر بازرس پلیس سر می‌رسد، سوالاتی می‌پرسد مالکوم پاسخ می‌دهد... ساعاتی بعد جرج اشتون همراه بنسون خدمت‌کار شخصی‌اش بر می‌گردند، او از مالکوم می‌خواهد با پنی ازدواج کند، مالکوم حیران و درمانده نمی‌پذیرد با اینکه قبلن می‌خواست همان پیشنهاد را به پنی بدهد. روز بعد در اداره مورد بازخواست قرار می‌گیرد چرا خود را به هانیستر معرفی کرده است، او ناچار ماجرا را شرح می‌دهد. داستان دشمن" از همین جا وارد مسیری دیگر می‌شودمعما و تعلیق پشت تعلیق و تزریق همزمانی هیجان، روانمند و ساده خوان. با ورود شخصیت آقای بی‌نام که در ادامه در می‌یابیم او یک لُرد است به نام کِرِگار .اشتون یک نابغه است اهل شوروی که زیر فشار نظامی‌ها و سیاسیون شوروی پس از جنگ دوم جهانی برای رسیدن به بمب ات صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 85 تاريخ : جمعه 22 بهمن 1400 ساعت: 15:39

ورود به رمان ایشان نوشته‌ی احمدابولفتحی با مرگ مادر بزرگ و صندوقچه‌ی اسرار راوی (نویسنده) درون پژو پدر رو به مقصدی که پیچاب نام دارد که مردن در آن برای میرنده برکت و مباهات است شروع می‌شود.  همین گرانیگاه و مرز بین قصه و رمان را در لبه‌ای باریک تعیین کننده است، ایشان رمانی است پُر از قِصه‌ها و افسانه‌هایی ناباور، باورهایی به گستره‌ی ایران فرهنگی و ایشان نماینده‌ی آن وسعت است در نبرد با حکیمی که قضاوت شخصیتی‌اش همان اندازه دشوار است که پرویز خان مرموز است و پیچیده. جدال بین واقعیت و خرافات، حقیقت و دروغ از ذهن راوی به شخصیت‌های موجود در رمان تسری میابد یا بالعکس، در ایشان شخصیت‌ها پیچیده هستند مانند ایشان (مردآزما) که تغییر شکل می‌دهد.هدف از این یادداشت نقد فنی به ساختار رمان نیست، ایشان رمانی خواندنی است برای همه‌ی کسانی که یک نیمه‌ی ذهن‌شان در دهه‌ی سی و پیش از آن در ستیز و آشتی است و نیمه‌ی دیگرشان در گیرودار جدال با مدرنیسم و تکنولوژی کلنجار بی‌پایانی دارند. ایشان شهر زادگاهی نویسنده (نهاوند) را ابزار قرار داده و فضایی پر از هیچان و تعلیق و کشش خلق کرده برای جوان‌ترها تا در مجالی کوتاه دری بگشاید برای آشنایی با جهان ذهنی پیشینیان. ایشان زاییده‌ی ذهن هوشمند و فرصت طلب افرادی بوده است که مقاصد مختلف داشته‌اند، یکی می‌شود حکیم حافظ و دیگری خان خاکی و گنج آل‌ساسان را با قصه‌ای دروغین (کشتی با مردآزما)  صاحب می‌شود. حکیم حافظ هم دروغگو و کاسب بوده است؟!. ایشان هیولای هولناکی است که فروریختن هیمنه‌ی کاغذی‌اش به تلنگری بند است، فراموشی و ناباوری، چیزی که سنگین بانو به نیمِ آن رسیده بود "اسمش را نبر" همان نیمه‌ی اول است. ناباوری را سینا رقم می‌زند، باور نداشتن، تردید مدا صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 113 تاريخ : جمعه 22 بهمن 1400 ساعت: 15:39

بررسی از مرجع تهرانی طبق کپی رایت ها با آشنایی دو جوان در صف انتظار فیلمی در جشنواره فجر شروع می شود، در همان آغازین داستان موسیقی کلمات در سطر سطر رمان موج می زند، چهار شخصیت اصلی رمان در موازات هم پیش می روند، در جایی امیرحسی صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 104 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 23:39

کُشتننوشته ی علی فاطمی          تمامش که می کنی کلمه ها توی ذهنت جا گرفته اند و تصویرهایی که احتمالن تا سال ها در پس زمینه ی ذهن ماندگار می شوند، از قتل کمیل تا حکایت راوی – کیوان. از سه نسل متفاوت و اشتراکاتِ لاجرمِ بشریت. عشق، نفرت، قتل، انتقام... وحشت در جای جای رمان مو را به تن مخاطب سیخ می کند، تصویرهایی از اصفهان، از زاینده رود تا کوه صفه و کافه های ارمنی ها... همه و همه زنده می شوند در برابر چشمانت.       رمان در آغاز؛  فصل اول در زاویه دید سوم شخص روایت می شود، چاقوی دسته شاخ گوزن، از همان ابتدا یک ابزار است در دست نویسنده و در آخر نیز همچنان که دست به دست چرخیده در دست راوی – کیوان می ماند. رمانی رئال با فلش بک و فلش فوروارد پیش می رود، مدام ذهن راوی درگیر حوادث و اتفاقات پیرامونی خود می کند، در فصل های بعد زاویه ی دید  بارها تغییر می کند، از ذهن کمیل به ذهن میرزا و سپس فروغ...، در فصلی دیگر سوم شخص محدود روایت را در ذهن اردشیر روایت می کند، در برخی فصل ها نویسنده با توصیف مستقیم از اصفهان مخاطب را نه خیلی، اما آزار می دهد، با این حال نمی تواند ضعف عمده ای برای رمان کشتن" نوشته ی علی فاطمی" باشد. زبان معیار در متن و محاوره در دیالوگ حس همذات پنداری را بیشتر بر می انگیزد. شخصیت های پخته و ساخته شده حتا پلنگی ملموس و قابل درک است،  عنصر قدرتمند این رمان را می توان بحران و سپ صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 106 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 5:32

یادداشتی بر رمان تنهایی نوشته خانم شفیعی" از صادق عادلیان.  تنهایی" دومین رمان بعد از شاید دیگری" است که از خانم شفیعی می خوانم ولذت می­برم. تنهایی سومین اثر  از پروانه شفیعی­ نیا در سبک مدرن و تا حدی سیال ذهن نگاشته شده، پیچیدگی روایت و جهش­های پس و پیش در ذهن شخصیت اصلی رمان، هزارتویی می­سازد، شروع داستان با ساختاری مناسب داستان مدرن هول و هراس فردی بریده از اجتماع و در پی پناه­ گاهی و فرار از تنهایی و رسیدن به گذشته­ی درخشانی که داشته و اکنون در حسرت روزهای از دست رفته دچار پریشانی ذهنی و سپس کشاکشی و جدلی با اطرافیان، غُر می­زند و یادداشت بر می­دارد. شخصیت­هایی که بار اصلی روایت را به دوش می­کشند به خوبی ساخته شده­اند، سهیل قابل درک است، اوس محمود در هر  ذهنی مجسم می­شود، تنهایی روایتی سخت خوان دارد، پیچیدگی یک ذهن بیمار در داستان تسری یافته و خواننده را ناگهان از یک ساختمان در حال ساخت به مرکز علمی کالج لندن بدون نقص پرت می­کند، بدون ایجاد هیچ چرایی در ذهن خواننده. می­توان به سادگی پذیرف راوی چرا ناگهان با تصویر کشیدن مجلس عروسی تو را به دعوای کودکانه­ی مدرسه و سپس شروع یک قهقرای شخصیتی که همان سرآغازش است. لحن اوس محمود قابل درک است، اما تغییرات ناگهانی زبانی سهیل آزار دهنده است. فردی تحصیلکرده و از طبقه­ی اجتماعی مناسب چاله میدانی نمی­تواند صحبت کند، حتا اگر تا گردن برود توی صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 5:32

به گزارش آستان نیوز، صادق عادلیان در نشست نقد و بررسی رمان خود که به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی و با حضور جمعی از ادب‌دوستان به ‌ویژه داستان‌نویسان مشهدی در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) برگزار شد، بیان کرد: امروزه باید به حواشی جنگ بپردازیم و از تجربه‌های گذشته خود استفاده کنیم.این نویسنده همدانی با اشاره به اینکه در محتوای کتابش دریچه‌ای بزرگ به سوی امید نهفته است، افزود: تغییر زاویه دید در اثر یک حُسن به ‌شمار می‌رود که در بسیاری از آثار ادبی وجود دارد.  در ادامه یکی از نویسندگان مشهدی درباره کتاب هیچ‌وقت؛ هیچ‌جا ابراز کرد: این رمان در زمره ادبیات جنگ و به ‌شدت بومی است و از منطقه جغرافیایی که من تجربه نکرده‌ام و تأثیرات جنگ بر جامعه قدیم می‌گوید.علی براتی گجوان گفت: نویسندگان با قدرت قلم، تخیل و دایره واژگان خود می‌توانند منطقه جغرافیایی را خلق کنند که وجود خارجی ندارد، اما به ‌طور کامل باورپذیر است. وی خوانندگان را نویسندگان دوم کتاب‌های حوزه ادبیات داستانی دانست و افزود: مخاطبان با مطالعه داستان به کشف و شهودی جدیدی از گذر ذهن خلاق خود می‌رسند که به آن لذت متنی گفته می‌شود.براتی گجوان با اشاره به اینکه خوانندگان این متون با بازآفرینی اثر، دنیایی را کشف می‌کنند که شاید با عمری چند هزارساله هم نتوان آن را تجربه کرد، گفت: وظیفه نویسنده در این مسیر، خلق اثری است که موجب بازنم صادق عادلیان ...ادامه مطلب
ما را در سایت صادق عادلیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sadegh1395o بازدید : 113 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 14:59